زندگي نامه كمدين «حلق آويز»
پایگاه خبری انصارحزب الله - در خبرها آمده بود كه انتشارات «جان بلیک» تصمیم به انتشار زندگینامه «رابین ویلیامز» ، بازیگر و کمدین آمریکایی – يهودي دارد که روز دوشنبه۲۰ مرداد در ويلاي شخصي اش خود را «حلق آويز» كرده بود.
عنوان این کتاب «رابین ویلیامز ۲۰۱۴-۱۹۵۱: وقتی صدای خنده قطع میشود» است و انتشارات «جان بلیک» اعلام کرده كه این کتاب زندگی هنری و حرفهای ویلیامز را از شخصیتهای کمدی او در فیلمهای خانوادگی مانند «خانم داوتفایر» و «جومانجی» گرفته تا نقشهای جدیتر او در «ویل هانتینگ خوب» و «انجمن شاعران مرده» به تصویر خواهد کشید درحالیکه بر شخصیتشناسی او در پس نقشهای حرفهای که ایفا کرده، تمرکز خواهد کرد.
دائم الخمر - معتاد – افسرده اما «شاد»!
اما هدف يالثارات از بازنشر اين خبر ياد آوري فيلم هاي اين كمدين يا تقدير از او نيست ، بلكه اين خبر دست آويز ما براي انطباق و تحليل مرگ عبرت آموز يك كمدين با مقلدين شيوه هاي عملكردي مشابه او در ايران است زيرا بررسي روشهاي كسيکه۴۰ سال مردم را در غرقاب مدرنيته غرب به خنديدن وادار كرد اما در نهايت به دليل ابتلا به «افسردگي شديد» خود را دار زد مي تواند براي برخي كه با هدايت نمونه هاي داخلي پاي در اين جاده منتهي به ناكجاآباد گرفتهاند نجات بخش باشد.
«سوزان اشنایدر» ، همسر سوم اين كمدين آمريكايي – يهودي كه به اعتراف خودش يك دائم الخمر و معتاد به مواد مخدر بوده درباره وي مي گويد:«او میخواست به مردم کمک کند وهمیشه قصد داشت با اجراهایش لبخند را روی لبان مردم بیاورد. ویلیامز بخش عمده عمرش را صرف کمک به دیگران کرده بود. او همیشه از ما میخواست که شاد باشیم و از هیچ چیزی ترس نداشته باشیم. علاوه بر سه فرزندش ، او میراث بزرگتری برای ما به جا گذاشت:‹ شادی›»
پروژه خنده زوركي در سيما
شادی و خنداندن مردم ، به هر قيمتي ولو به زور ، سالهاست كه راهبرد بسياري از برنامه هاي توليد شده در رسانه ملي بوده است كه البته اين راهبرد مدتي است به شكل سيستماتيك در شبكه نسيم ظهور دوچنداني يافته است. در اين ميان به نظر مي رسد علاوه بر لودگي ها و ساخت برنامه هاي بي ارزش پوچ گرا كه پيش از اين نيز صدا و سيما يد طولايي در توليد آن داشته است دو برنامه بيش از بقيه مخاطب فهميده را آزار مي دهد.يكي از اين دو برنامه عينك آفتابي و مشخصا «كي شبيه كيه» نام دارد كه پيش از اين به طور مفصل در نقد آن مطالبي در يالثارات منتشر شد.
اما برنامه دوم كه روزانه پخش ميشود و به نظر مي رسد خيلي حرفه اي روي خنداندن زوركي مردم (اين ادعاي مجري برنامه است) متمركز شده ، «خندوانه» نام دارد كه كارگرداني و اجراي آن نيز به عهده «رامبد جوان» است. برخي معتقدند او از رشيد پور كار بلدتر است زيرا ضمن پرهيز از ارائه پاسخ مقابله جويانه به منتقدان ، با دعوت از اقشار مختلف فرهيخته و حتي روحاني به مخاطبان اين طور القا كرد كه برنامه اش مورد تائيد جامعه نخبه و ديني نيز هست.چنانچه در برنامه روز پنجشنبه هفته گذشته تنديس طلايي لبخند هفته به حجت الاسلام سرلك اعطا شد كه البته به گفته رامبد جوان براساس آراء بينندگان برنامه به عنوان لبخند برتر انتخاب شده بود.
جعل شادي
اما تلاش سيستماتيك براي تزريق شادي رابين ويليامزي از سوي رسانه ملي در حالي ادامه دارد كه حجت الاسلام سید محمد قائم مقامی استاد حوزه و دانشگاه روز۲۷ مرداد ماه سال جاري طي گفتگو با سرویس قران و معارف خبرگزاری شبستان مفهوم نشاط را سرزندگی در برابر کسالت و خمودگی دانسته و درباره ارتباط آن با دينداري گفته بود:«ارتباط نشاط و دینداری به تعبیر معروف، اظهر من الشمس است. راستی و رستگاری ملازم و همراه با نشاط و سرزندگی است.همه دینداران و پرهیزگاران این حالت را تجربه کرده اند که به واسطه دعا و انجام تکالیف دینی و تجلی آن جنبه روحانی، بلافاصله احساسی از رهایی و شادی بی حد و مرز در درون خود تجربه می کنند که با هیچ یک از شادی های دیگر قابل قیاس نیست.»
وي درحالي شادي روحاني را اصيل مي داند كه تاكيد مي كند در صورت ناتواني از دستيابي به آن افراد به بدل شادي اصل روی خواهند آورد و در توضيح بيشتر مي گويد: «اگر نتوانستی آن نشاط اصیل و سرزنده و پایدار را در درونت حاکم کنی، جعل نشاط خواهی کرد که یک نوع تخدیر درونی است»
برای درمان ملالت روحتان
ترويج سيستماتيك خنده هاي زوركي در حالي به عنوان نسخه عاجل درمان روزمرگی ها و ناکامی ها و شکست ها از سوي رسانه ملي تجويز ميشود كه حجت الاسلام قائم مقامي نسخه درماني اصلي را با اشاره به فرمايش امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه ارائه مي دهد و به نقل از مولي الموحدين مي گويد:«روح های شما مانند بدن هایتان ملول می شوند. برای درمان ملالت روح تان ، حکمت های تازه بجویید.»
اما حجت الاسلام قائم مقامي مراد از این حکمت را محتوای تجربه دینی ميداند كه همه بخش های زندگی انسان را تحت الشعاع قرار می دهد و به عبارت دیگر افق و تجلی جدیدی از حقیقت بر او ظاهر می سازد. وي مثال اين تعريف را انسانی مي داند كه از دور به دعوای کودکان بر سر اسباب بازی هایشان نگاه می کند. این دعوا اگرچه برای کودکان کاملا جدی است اما برای آدم بالغی که از آن مرحله عبور کرده آن کشمکش ها چیزی جز جدال بر سر یک اسباببازی نیست، مسلما آن فرد بالغ، آن غمی را که کودکان با آن درگیرند تجربه نخواهد کرد چون او می داند که آن وسایل صرفا اسباب سرگرمی و بازی اند که دیر یا زود مستهلک شده و از بین خواهند رفت.
انسانی هم که از حیث معنویت و حکمت زندگی به آن بلوغ درونی رسیده باشد به مفهوم حقیقی کلمه آن طرب درونی و طربناکی را حس خواهد کرد از سوی دیگر وقتی این نشاط و طرب درونی در اخلاق ظاهر می شود اخلاق را حسن می کند. این اخلاق خوب، حاصل انبساط درونی است. مسلما وقتی آن گشایش در درون انسان اتفاق میافتد اخلاق آدمی را هم متحول می کند.
شادي در مجلس عزاي سيدالشهدا
درحالي شركت كنندگان در برنامه «خندوانه» موظف هستند كه يك لبخند تصنعي را از اول تا آخر برنامه وبعضاً با ادا و اطوارهاي دون شأن در هم آميزند كه حجت الاسلام قائم مقامي با اشاره به سيره معصومين(ع) دراين باره مي گويد:«معصومین ما این طور نبوده که در همه حالت ها آثار و علایم نشاط در چهره شان پدیدار باشد. هر انسانی در لحظه هایی از زندگی درگیر حزن و اندوه می شود. اما تفاوت اولیا و معصومین با آدم های معمولی در این است که غم آن ها مبارک است. اندوهشان ، اندوه پست و کم مایه ای نیست در عمق این اندوه ، نشاط عمیق و پایداری وجود دارد.
اگر بخواهم مثال ملموس و روشنی در این باره بزنم مجالس سوگواری حضرت سیدالشهدا (ع) است. مؤمنین و سوگواران امام حسین (ع) تجربه کردهاند که مقوله ای نشاط آورتر از گریستن و سوگواری بر امام حسین (ع) و شهیدان کربلا نیست. کسی که با فلسفه این گریستن و پشت صحنه ان آشنا نباشد تصور خواهد کرد که این سوگواران در درون خود درگیر غمی قبض کننده و تاریک هستند که اشک می ریزند اما آن که بداند این اشک ها به خاطر چیست یا به تعبیر دقیق تر کسی که عمیقا در درون، این سوگواری مقدس و طیب را تجربه کند خواهد فهمید این غم عین نشاط و سرور درونی است.»
شادي تجويزي در مدرنيته
با وجود آنكه۴۰ سال ترويج نسخه جعلي شادماني ، حتي نمي توانست يكي از كاركشته ترين اجرا كنندگان اين نسخه را از اعتياد به شرب خمر و مواد مخدر، افسردگي و در نهايت خودكشي برهاند كه چنين خط مشي تازه در ايران به شكل سيستماتيك در حال آزمون و خطاست. راه و رسمي كه در دنياي مدرنيته غرب امتحان خود را به بدترين شكل ممكن پس داده و حجت الاسلام قائم مقامي در تشريح آن مي گويد: «در دنیای امروز و رشد و تنوع رسانه ها و ماشینیسم و مصرف گرایی، مدرنیته می خواهد محاکاتی از آن تنوع های عالم غیب داشته باشد که چشم آدمیان به آن حقایق حقیقی باز نشود و آن شادی عمیق را تجربه نکنند. تأکید شدیدی که بر واریته و تنوع می شود و هر لحظه چیزی تازه را به شما نشان می دهند و جلوه ای نو در منظر شما قرار می گیرد به خاطر آن است که می دانند حقیقت آدمی به جلوه گری این جلوه های تازه در ملکوت خو گرفته است.توجه کنید یکی از اتفاقاتی که در مدرنیته افتاده و اشاره کردم بالا بردن تنوع های عجیب و غریب در زندگی است که اوقات انسان را عملا می بلعند.
شما در این زندگی ، درگیر تنوع ها می شوید. من از انواع رسانههای تصویری و مجازی مثال می زنم که تنوع شگفتی در این عصر یافته و خیلی وقت ها آدم ها درگیر محتوای این رسانه ها می شوند بدون آن که بهره چندانی از این ارتباط ببرند، حالا گاهی محتوای این رسانه ها سم خالص برای روح و روان انسان است. خب این تنوع، نوعی از سرسام و سرگیجگی را برای آدمیان پدید می آورد و آن ها را افسرده دل می کند. بنابراین نکته مهم در رسیدن به شادی درونی، مدیریت وقت و زمان است.
نمی شود نسبت به زمان بی قید و رها رفتار کرد و انتظار داشت زندگی شادی برایمان پیش آید. دایره مسئولیت های شما، آموزش هایی که می بینید محبتی که می توانید به دیگران نثار کنید و مهم تر از همه این ها آن رابطه بندگی، همه و همه در قالب همین زمان محدود امکان ظهور وحضور پیدا می کند. پس امکان زایش شادی در امکان بهره برداری از این زمان هاست. در آن صورت است که انسان به میزان اهتمام و جدیت خود وارد حوزه تازگی ها می شود و حقیقت و باطن عالم را شهود می کند.من البته یک چیزی را به شما بگویم و آن این که انسان در آینده به این وادی وارد می شود، یعنی وقتی به این مرحله رسید که فهمید همه آن جلوه گری ها و تنوع ها کاذب است و عطش او را به سمت آن تازگی و سرزندگی حقیقی و شادی صادق تأمین نمی کند به سمت ولایت الهی خیز برمی دارد.
وضعیت کنونی جهان یک نوع محاکات ناخودآگاه نسبت به آینده است. گاهی انسان بدون آن که بداند چیزی را حکایت می کند. این تنوعات بی حصر در عالم رسانه و ارتباطات در واقع نوعی بیان این نیاز است که آدمی می خواهد بگوید من می خواهم وارد آن عرصه جلوهگری حقایق حقیقی شوم. این همه گرایش ها به موسیقی که در جهان وجود دارد و خیلی وقت ها با ورود به موسیقی غنایی ، دست آدمی را در رسیدن به شادی حقیقی می بندد در درون خود واجد وبیان کننده حقیقتی است که روح انسان نیازمند طرب است اما راه را اشتباه می رود.»
نسخه برابر اصل شوهاي شبانه آمريكايي
توضيحات ياد شده براي تمييز شادي اصل از جعلي درحالي است كه روزنامه سينمايي «صبا» با انتشار مطلبي كه اتفاقا پايگاه خبري روزنامه جام جم نيز آن را بازنشر داده برنامه «خندوانه» را يك كپي صد در صدي از يك شوي شبانه آمريكايي با مجري گري «جیمی فالون» قلمداد كرده است.
اين روزنامه در توصيف برنامه «خندوانه» نوشته است: «اولین نکتهای که مانند تاکشوهای موفق دنیا در این برنامه رعایت شده حضور زنده میهمانان به عنوان یک کاراکتر است. آدمها بلند بلند میخندند، حرف میزنند و در بحث شرکت میکنند.... او (رامبد جوان) میان تماشاگرانش مینشیند، اغراقآمیزتر از هربار میخندد، فریاد میکشد و... ».
«صبا» درباره تأثیر رامبد جوان از شوهای معروف جهان مي نويسد:«تأثیر او از شوهای معروف تنها به همین جا منتهی نمیشود و او در برخی از ایدهها عین به عین از برنامه «جيمي فالون» (جدا از نوع رفتار مشابهش) تقلید میکند. کما اینکه یکی از ایدههای او برای برقراری مسابقه بین تماشاگران کپی صد درصد از ایده برنامه «تونايت شو» است.جیمی یکی از مسابقههایی که با ستارههایی مثل تام کروز، ادوارد نورتون، دیوید بکهام و... تا به الان برگزار کرده، این است که یک شونه تخممرغ روی میز بگذارد و از آن ستاره بخواهد تخممرغ را به سرش بکوبد. اگر تعداد تخممرغ پخته شکسته شده روی سر هرکدام (ستاره و جیمی) بیشتر باشد مسابقه را برده است. حالا همین اتفاق عیناً در برنامه جوان افتاد.»
اين درحالي است كه «جواد فرحانی» ؛ تهیهکننده برنامه «خندوانه» مي گويد: «تقریباً ۱۱نفر ایدهپرداز در این برنامه داریم. ما قصد داریم فرهنگ خندیدن را بپرورانیم چون هم خنده راحت و کمخرج است هم کمی از این غمگین بودنهایمان فاصله میگیریم و البته کمتر به یاد بدهکاریهایمان میافتیم.»
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :